هشت به اضافه یک نکته در باب ماجراهای اخیر برخی استارتاپ‌ها / از طاقچه تا دی‌جی‌کالا و ازکی

این روزها ماجرای حواشی پیرامون برخی استارتاپ‌ها سر خط رسانه‌ای کشور است؛ بیان چند نکته در این باب را لازم می‌دانم

اول: شخصا موافقم که حتما باید با هر مجموعه‌ای که داخل کشور کار می‌کند اما قوانین عمومی را رعایت نمی‌کند برخورد شود اما این برخورد لزوما نباید هیجان‌زده، تحت تأثیر جو و در بستر رسانه‌ یا با نگاه انتقام‌جویی و ... باشد

دوم: قطعا نهادهای اطلاعاتی و امنیتی در این خصوص کم تجربه نیستند و می‌دانند بسیاری از روندهای اشتباه با یک تذکر ساده یا گفتگو با متولیان مجموعه اصلاح می‌شود، در بدترین حالت می‌شود برای مسئول یک پروژه پرونده قضایی تشکیل داد، کما اینکه در باب برخورد با رسانه‌های خبری متخلف هم این مشی چندین سال است که اجرا می‌شود؛ لااقل با این روش به صورت کلی یک استارتاپ یا کسب‌وکار به حاشیه نمی‌رود

سوم: نکته خیلی مهمی که در اکثر واکنش‌ها خصوصا در ماجرای طاقچه مشخص است غفلت از این موضوع است که نباید اشتباه یک یا چند کارمند به پای کل یک مجموعه نوشته شود؛ خصوصا که از ابتدا اعلام شد تصاویر منتشر شده مربوط به بیرون از ساختمان طاقچه است؛ البته برخی مجموعه‌های استارتاپی تصاویر درون مجموعه خود را منتشر کردند که بحث آن‌ها جدا است. 

چهارم: کشور هزینه‌های سنگین مادی و معنوی برای اعتماد سازی مخاطبین و انتقال کسب‌وکارهایشان به بسترهای داخلی پرداخت کرده و نباید این پیام به کاربران و صاحبان کسب و کارها منتقل شود که آینده فعالیت در این بسترها مبهم هست، امروز برخی از این استارتاپ‌ها یا پلتفرم‌ها سرمایه ملی هستند که نباید به راحتی از کنارشان گذشت؛ مثلا فرض کنید اگر فردا چند کارمند یک پیام‌رسان داخلی کشف حجاب کردند و نهادهای تصمیم‌گیر این پیام‌رسان را هم مثل طاقچه فیلتر کردند تکلیف کسب‌‌وکارها و مخاطبین این پیام‌رسان‌ها چیست؟

 

پنجم: بد نیست در این فضای غبارآلود و پرهیاهو اجازه ندهیم نکته‌های منفی صرفا برجسته شوند و از کنار نکات مثبت بگذریم، به عقیده حقیر بیانیه طاقچه نکات مثبتی هم داشت؛ مثل کتمان کردن ارتباط کشف حجاب با کارمندان فعلی مجموعه یا اعلام پایبندی به قوانین کشور که در میان جنجا‌ل‌سازی‌ها دیده نشد.

ششم: برخی برخورد‌های قهری در باب مواجه با استارتاپ‌هایی که تخلفی را انجام می‌دهند منجر به قهرمان‌سازی یک مجموعه نیز می‌شود؛ بر آتش این فضا هم رسانه‌های آنور آبی می‌دمند و عملا منجر به ایجاد یک تقابل کاذب می‌شوند، به این نکته نیز باید توجه کرد؛ در این بین برخی جوانان علاقمند و با استعداد هم که فقط روی این دعواها را می‌بینند عملا امیدشان برای ایجاد استارتاپ‌های مد نظرشان در داخل کشور از بین می‌رود.

هفتم: برخی استارتاپ‌ها هم این ماه‌ها تبدیل به چوب دو سر طلا شدند؛ مثلا از سویی خارج‌نشینان کمپین تحریم دیجی کالا را به راه می‌اندازند و از سویی همین شرکت در داخل با واکنش‌های در باب مسائل مختلف مواجه می‌شود البته که در ماجراهای اخیر قطعا خطا از سوی برخی از این شرکت‌ها رخ داده

هشتم: بنده معتقدم همه این استارتاپ‌ها چه بچه بازیگوش باشند، چه جسور و پررو، فرزندان کوچک همین کشور هستند؛ گاهی باید در مواجه با این بچه‌ها حاکمیت بزرگ‌تری کند، ایجاد تقابل صرفا بی‌احترامی درست می‌کند و گاهی انقدر آش شور می‌شود که پدر خانواده قید فرزندش را هم می‌زند!

 

آخر: برای پیش‌گیری از ایجاد دوباره این حواشی در آینده مهمترین نیاز حکمرانی درست در باب استارتاپ‌ها و کسب و کارهای نو ظهور است؛ تا تکلیف حکمرانی مشخص نشود داستان همین است...

منبع: خبرفوری
آیا این خبر مفید بود؟

نتیجه بر اساس رای موافق و رای مخالف

ارسال به دیگران :

نظر شما

وب گردی