ابتلا دختران نوجوان ۳۰ درصد بیشتر از پسران/ آمار پسرانی که گرفتار اضطراب می شوند بسیار خطرناک تر از دختران است
دکتر آناهیتا علی اسمعیلی گفت:خطرناکترین عوارض افسردگی در نوجوانها افزایش تمایل آنها به مرگ و خودکشی است.کمبود حمایت اجتماعی، به عنوان یکی از دلایل ابتلا و رشد افسردگی مورد توجه است. این موضوع برای نوجوانان پررنگتر است و آنها برای پشت سر گذاشتن این دوره سخت زندگی، به حمایت پررنگتر نیاز دارند.
دکتر آناهیتا علی اسمعیلی روانشناس گفت: دوره نوجوانی یکی از حساس ترین دوره های زندگی افراد است که همه در شرایطی آن را باید تجربه کنند. مسائل و بحران های روحی و روانی متفاوتی را در این دوران تجربه می کنند. مسائلی نظیر اضطراب و افسردگی نیز جزو لاینفک این دوران محسوب می شود.
وی ادامه داد: اضطراب و افسردگی در نوجوانان یک مشکل رایج و جدی است. در بازه سنی 13 الی 19 نوجوانان برای اولین بار تحت تاثیر شدید هورمونهای جنسی قرار میگیرند و همزمان باید برای آینده و زندگی خود برنامهریزی کنند و وارد جامعه شوند.
اسمعیلی گفت: افسردگی یک اختلال خلقی است که بر انگیزه، توجه و تمرکز، میزان اشتها و مهمتر از همه بر خلق تاثیر منفی دارد. علائم افسردگی به احساس غم و غصه ختم نمیشوند و تاثیرات زیادی در سراسر زندگی فرد دارد. ناراحتی و غصه یا بداخلاقی و لجبازی تا میزان زیادی بخشی از زندگی در دوره نوجوانی است. عوامل مختلف در کنار یکدیگر باعث میشوند تا کنترل احساسات برای نوجوانان دشوار باشد. در نهایت، در نظر داشته باشند که صرفا وجود علائم به معنای وجود افسردگی نیست؛ اما میتواند به عنوان زنگ خطر مورد توجه قرار گیرد.
اسمعیلی تفاوت جنسیتی را یک عامل اساسی و مهم در افسردگی دانست و گفت: تفاوت جنسیتی در برابر فشارهای روحی و روانی از جمله افسردگی بسیار موثر است. در زمانه کنونی بخاطر عوامل مختلفی از جمله نگرش و عدم آموزش مناسب خانواده ها، فضای مجازی و شبکه های اجتماعی و عدم توانمندی خود نوجوانان، لزوم توجه به آنها را بیش از گذشته مهم کرده است.
اسمعیلی گفت : دختران بیشتر از پسران به افسردگی دچار می شوند. شاید جالب باشد که بدانیم دختران نوجوان نزدیک به سی درصد بیشتر از پسران به افسردگی مبتلا میشوند.
وی ادامه داد: یکی از دلایلی که قبل از هر چیزی مورد توجه قرار میگیرد، تغییرات شدید هورمونی در دختران نوجوان است. در کنار این موضوع، زنان به طور کلی حساستر هستند. اصلیترین تفاوت در اسکن مغزی دختران و پسران نوجوان، سرعت پردازش احساسات است. مغز دختران نزدیک به ده برابر سریع از پسران احساسات را پردازش میکند که منجر به حساسیت بیشتر آنها نسبت به احساسات میشود. ورود از دوره کودکی به دوره نوجوانی و افزایش شدید توانایی و سرعت پردازش احساسات میتواند دلیل دیگری برای ابتلای بیشتر دختران به افسردگی باشد.
کمبود حمایت اجتماعی، به عنوان یکی از دلایل ابتلا و رشد افسردگی مورد توجه است. این موضوع برای نوجوانان پررنگتر است و آنها برای پشت سر گذاشتن این دوره سخت زندگی، به حمایت پررنگتر نیاز دارند.
این روانشناس با تاکید بر این که افسردگی در پسران کمتر از دختران به واقع می پیوندد گفت: میزان خطر پذیری و خطر آفرینی پسرانی که در دام اضطراب و افسردگی گرفتار می شوند بسیار خطرناک تر از دختران است.
وی ادامه داد: مهمترین نشانه افسردگی نوجوانهای پسر این است که همیشه ناراحت هستند، بیرون نمیروند و اکثر زمانشان را در اتاقشان میگذرانند. آنها مدت زیادی میخوابند و ممکن است خیلی بیشتر یا کمتر از حالت عادی غذا بخورند. نوجوانهای پسر افسرده ممکن است به رفتارهای مخربی مثل رانندگی پرخطر یا خودزنی و لجبازی با والدین و حتی فرار و گریز از خانه و مدرسه نیز روی آورند. این رفتارها هیچ ارتباطی با شیوه تربیتی آنها ندارد و تأثیری است که افسردگی روی سلامت روان و ذهنشان میگذارد.
این روانشناس خطرناکترین عوارض افسردگی در نوجوانها را افزایش تمایل آنها به مرگ و خودکشی دانست و گفت: متاسفانه بعد از تصادف، خودکشی دومین عامل مرگ نوجوانها در آمریکا به شمار میرود.
این روانشناس توصیه هایی به والدین نوجوانان افسرده داشت و گفت: والدین نوجوانان (چه دختر باشند و چه پسر) در درجه اول بایستی اوضاع و احوال روانی نوجوان خود را مرتب چک کنند و با نظارت دائمی و دقیق (و نه کنترل)، اوضاع روانی شان را تحت نظر داشته باشند و حتی به صورت گهگاهی با مشاوره هم صحبت نمایند.
در ادمه راهکارهایی که والدین می بایست نسبت به این نوجوانان رعایت کنند را بیان کرد وگفت: محبوبیت و توجه بین والدین و دوستان: نوجوانهای دختر و پسر اغلب دوست دارند بین والدین و دوستان محبوب باشند و معمولا گروههای دوستی دارند؛ اما حداقل یک دوست صمیمی هم برای گذر از دوران بلوغ کفایت میکند. اگر فرزندتان هیچ دوستی ندارد و در مدرسه منزوی است، باید از روانشناس حرفهای کمک بگیرید و شرایط سلامت روان او را بررسی کنید.
همراز بودن با یک بزرگسال: نوجوانها در مرز بین وابستگی کودکی و استقلال بزرگسالی هستند. به همین دلیل هنوز هم به حمایت بزرگسالان نیاز دارند. نوجوانهایی که سلامت روان خوبی دارند، معمولا به یک فرد بزرگسال اعتماد میکنند، مسائلشان را با او در میان میگذارند و در شرایطی که نیاز دارند، از او راهنمایی میگیرند. این فرد بزرگسال ممکن است یکی از والدین، معلم مدرسه یا یکی از اقوام نزدیک باشد.
اشتغال به ورزش یا کلاس های مهارتی: مشغول شدن به یک فعالیت به نوجوانها کمک میکند دوره سخت بلوغ را پشت سر بگذارند و ذهنشان را با دغدغههای سالم مشغول کنند. وقتی یک نوجوان از نظر روانی سالم است، به دنبال رفتارهای مخرب نمیرود و خود را با فعالیتهای سازنده، موثر و مثبت مشغول میکند.
والدین باید مشاور باشند نه قاضی: نوجوانان به طور طبیعی میل به دوری جویی دارند. والدین به عنوان مستحکمترین پایههای ارتباط اجتماعی، نقش پررنگی در بروز و تخلیه عاطفه و احساسات نوجوان دارند. بسیاری از نوجوانان به دلیل قضاوت شدن از طرف والدین به دلیل اشتباهات یا مشکلات، تصمیم میگیرند تا درباره آنها صحبت نکنند. یک والد حمایتگر، فارغ از اتفاقات کوچک و بزرگ بدون قضاوت کردن فرزند خود باید به وی اجازه تجربه کردن بدهد.
والدین سختگیر نباشند ولی وفادار به اصول و قوانین: نوجوانان به میزان مشخصی از آزادی برای کسب تجربه و فرایند کشف هویت خود نیاز دارند. آزادی دادن افراطی تاثیرات منفیای در آینده نوجوان خواهد داشت که اولین نشانه آن دور شدن نوجوان از خانواده است. برای جلوگیری از این مشکلات، وجود مجموعهای از قوانین مشخص در خانه، مربوط به فعالیتهای مختلف ضروری است. این قوانین باید با در نظر گرفتن شرایط مختلف و با مشورت نوجوان تدوین شوند. از لحظهای که این قوانین وضع شدند، شما مجری این قوانین خواهد بود و پایبندی به آنها اهمیت زیادی دارد.
والدین به شناخت احساسات و هیجانات نوجوان خود کمک کنند: این دوره با سردرگمی درباره مسائل مختلف مخصوصا احساسات، چالش خوبی برای تلاش در جهت شناسایی احساسات مختلف است. عنوان والد باید با گوش دادن به حرفهای نوجوان و منتقل کردن تجربیات خود به وی، نقش پررنگی در این دوره داشته باشند.
نظر شما